آخه مگه گل ها هم تب می کنن؟!
دو روز بعد اینکه شاهزاده کوچولومون رسما تاج گذاری کرد و روشنایی بخش خونه مامان فهیمه و بابا جواد شد ،تب کرد و با مامانی که از غصه نمی دونست چیکار کنه راهی بیمارستان شد.بعد اینکه یه کم زردیش بهتر شد دوباره به خونه برگشت.هرچند اون روزها من کرمان بودم ولی همه فکرم علیرضا بود و دلم می خواست هرچی زودتر ببینمش .
قول بده دیگه هیچ وقت هیچ وقت مریض نشی ، باشه خاله؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی